یه نفر برای بازدید میره به یه بیمارستان روانی ؛ اول مردی رو میبینه که یه گوشه ای نشسته و هر چند دقیقه آروم سرشو به دیوار میزنه و زیر لب میگه : لیلا … لیلا … لیلا …
مرد میپرسه : این آدم چشه ؟
میگن : یه دختری رو میخواسته به اسم لیلا که بهش ندادن ، اینم به این روز افتاده !
مرد و همراهاش به طبقه بالا میرن و مردی رو میبینه که توی یه جایی شبیه به قفس به غل و زنجیر بستنش و در حالیکه سعی میکنه زنجیرها رو پاره کنه با خشم فریاد میزنه : لیلا … لیلا … لیلا …Green Smilies
بازدید کننده با تعجب میپرسه : این یکی دیگه چشه ؟
میگن : اون دختری رو که به اون یکی نداده بودن ، دادن به این !!!

بله یه همچین موجودات لطیفین این دخترا ...



تاريخ : چهار شنبه 29 مرداد 1393 ا 14:39 نويسنده : اشک ا

   دروغ سرچشمه همه گناهانcrying and sniffling emoticon

 

    دروغ سرچشمه نفاق استsuper sad emoticon

       دروغ نابود كننده سرمايه اطمينان استsad face emoticon

    دروغ در رديف شرک به خداbig smiley crying emoticon

دروغ از پستى انسان استi'm sorry emoticon

     دروغ سبب خرابي ايمان مي شودsad tears emoticon

    دروغ بدترين بيماريcrybaby emoticon

     دروغ بدترين رباهاsmiley cries emoticon

    دروغ فراموشي مي آوردunhappy face emoticon



تاريخ : سه شنبه 28 مرداد 1393 ا 10:25 نويسنده : ایمانیان ا

سلام دوستان 

چرا یه سر به رفیقاتون نمیزنید

یه زنگی، پیامی چیزی خیلی تاثیر داره هااا

مثلا همین مدیر وبلاگمون 

کی میدونست اینجوری شده؟

 

ولی نگران نباشید الان دو روزه که مرخص شده ما هم از طرف تمام بچه ها رفتیم عیادت:

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

 

ایشون پنج شنبه هفته پیش تو باشگاه ورزشی دچار مصدومیت شدن که موجب شکستگی نازک نی و پارگی تاندون شده 

البته حال ایشون الان خوبه و از اینکه بچه ها به یادشون بودن تشکر کردن :)



تاريخ : دو شنبه 27 مرداد 1393 ا 17:5 نويسنده : اشک ا

 

 

 

شکلک های محدثه

 

 



تاريخ : دو شنبه 27 مرداد 1393 ا 13:4 نويسنده : ایمانیان ا
دوس دارین به غلامی قبولش کنین !؟

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

واقعا خوشا به حالشون 

ما که میرفتیم سلمونی یه آقایی با سه متر سیبیل بود

که یه تخته میذاشت رو صندلی ما میشستیم روش !

از ترس اینکه یارو نخورتمون ساکت بودیمعکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

چاکر همتونم دربست !

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

این چینی مینیا همینجوریش دوقلو خدایی هستن 

حالا اینا که دیگه واقعا چار قلو شدن دیگه یه مصیبتیه !

تنها راه تفکیک همین بوده ظاهرا :))

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

میدونم خودتونم فهمیدین که اینجا خوابگاه دانشجوییه !

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

ای جانم ^-^

چه کیفی میکنن باهم

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

امان از این آدما

خیلی رو اعصابنعکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

عکس نوشته های طنز و خنده دار جالب (95)

بچه ها بازم طنز بذارم یا نه آخه خیلی دوس دارم
غلمبه شده :)
 


تاريخ : جمعه 24 مرداد 1393 ا 14:53 نويسنده : اشک ا

 

استاد اومده سر کلاس میگه:
بچه ها این درسه سختیه و عمقش زیاده…
بد از اونور کلاس یکی شروع کرد به دست و پا زدن…
استاد پرسید چی شد؟
گفت: دارم غرق میشم استاد کــــمک !!!! کـــمک!!!!

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

نامه سر گشاده به شهرداری
از شهردار محترم عاجزانه تقاضامندیم:
پشت در دستشویی های عمومی یه دکمه لایک هم بذارن تا حداقل کامنت هایی رو که ملت مینویسن لایک کنیم بعضیاشون خیلی باحالن
باتشکر

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

 

اومدم خونه ، میبینم یه سری کاغذ چسبیده به دیوار ، روش نوشته +18 ، همینطور که مسیر کاغذها رو دنبال میکنم ، میبینم میرسه تو

آشپزخونه ، آخرین برگ روش نوشته :
” آشغالا رو بزار دم درب ”
مامان خلاقه دارم؟

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

تو یه کافی شاپ تنها نشسته بودم روی یه میز دو نفره …
یهو یه دختر خیلی خوشگل و خوشتیپ اومد گفت:
“شما تنها هستین؟ ”
_ فاز عشوه و غمناک؟ ابی و داریوش گرفتم گفتم خیلی وقته تنهااااااااااااام
گفت خوب من این صندلی رو ببرم اون ور صندلی کمه 

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

به مامان بزرگم می گم یه جمله خبری بگو، می گه: نوه م خنگه.

می گم سوالی بگو، می گه نوه م خنگ بود و من نمی دونستم؟

می گم امری بگو، می گه خنگیتو تابلو نکن!

 

می گم میشه خنگ توشون نباشه؟ میگه اونوقت میشه نوه یکی دیگه نه نوه من

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

ﻫﻤﮑﺎﺭ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﺷﺎﻟﻠﻪ اشک ﭼﻘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ . ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﺸﻪ ؟
ﺑﺎﺑﺎﻣﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺘﻪ ﺩﺍﺭﯾﻤﺶcrying with laughter emoticonhttp://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

گوشیم امروز گم شده بود
زنگ زدم ب خطم ببینم کجاس
خالم جواب داد
گفتم خاله جون گوشیم گم شده بود خواسم ببینم کجاس
خالم گفت :
خاک تو سرت ک گوشی ب اون نازی رو نتونسی دو روز نگه داری خاله جون !
حالا چی کار میکنی ؟
بازم میخوای بری نمونه اش رو بخری ؟
من : خاله جون اونی که الان تو دستته چیه ؟
خالم : کنترل تلوزیونِ . چطور مگه ؟

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

معلم: هرکی سوال بعدی منو جواب بده میتونه بره خونه.

شاگرد کیفشو از پنجره میندازه بیرون…

-معلم با عصبانیت: کی اون کیفو انداخت بیرون؟

من بودم آقا..خداحافظ

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

به یارو میگن: با «کوش» یک جمله بساز، گفت: شلوار من کوش؟ گفتند: این که نشد، «کوش به معنی کوشش.» گفت: شلوار من

 

کوشش؟ گفتند: بابا، «کوشش یعنی کار.» گفت: خب از اول می‌گفتین، شلوار کار من کوشش؟

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

فرق قصه گفتن والدین مهربون با عصبانی:
والدین مهربون:ی شب ی پری کوچولو..
والدین بی اعصاب:ی شب ی جن از قبر اومد بیرون گفت:اون کیه نمیخوابه الان میام میخورمش

 

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

بابای یارو مریض میشه زنگ میزنه آمبولانس بیاد
خانوادگی سوار آمبولانس میشن !
تو راه دکتر میپرسه مریض کیه ؟
یارو میگه حالش خوب نبود موند خونه …

 

 

 



تاريخ : پنج شنبه 22 مرداد 1393 ا 23:3 نويسنده : ایمانیان ا

داستان کوتاه

شب سردی بود

پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به مردمی که میوه میخریدن

شاگرد میوه فروش تند تند پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت

پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه

رفت نزدیک تر

چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود

با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه

می تونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش

هم اسراف نمیشد هم بچه هاش شاد میشدن

برق خوشحالی توی چشماش دوید

دیگه سردش نبود ! ....

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 22 مرداد 1393 ا 13:51 نويسنده : ایمانیان ا
بعضی روزا تو بیمارستان سرطانی بچه هایی رو میبینی که حالشون اصلا خوب نیست
باچهره هایی نحیف وکم امید....ومادرانی که دیگه لبخند نمیزنند
دوست ندارم اینو بگم..ولی گاهی میشنوی بچه ای که دفعه ی قبل توی اتاق بغلی بود پر کشید
دیشب تلوزین آهنگ معجزه رضا صادقی رو پخش میکرد
لبخند تو معجزه ست...معجزه کن دوباره
....
خدایا!!
یه لبخند از تو برای یه معجزه بزرگ کافیست
یعنی میشه هممون خوب شیم؟؟
میشه؟؟
این بار تو بگو...
 

خدایا او هنوز زندگی را نفهمیده است!!!

 

چه برسد به درد

 

زندگی به درد هایش نمی ارزد

 

 
بازی های کودکانه اش
 
شیطنت های کودکی اش
 
توپ پلاستیکی اش
 
همه درخانه جا مانده
 
 
 
 

نفس هایش خسته بودند ولی امیدش نه

 

گوشه ی چشم هایش تر بودند

وحالش بد تر

لبخند زدن سخت است

لبخند زدن امید میخواهد

 
 

من که از پژمردن یک شاخ گل

از نگاه ساکت یک کودک بیمار

اشک در چشمانم و بغضم در گلوست

می خواهم برایت بنویسم ...برایت بنویسم مثل تو درد دارم به برگی از یاس شعرهای بهاری با تو

بودن را می نویسم

اشکهایم جاریست و هیچ کس نمی پرسد از چه می ترسم؟

 

 

 

درد کودکان را حس کنیم

 

منبع:

 

اشک: سلام دوستان 

امروز به صورت اتفاقی به یه وبلاگ راهنمایی شدم که بعضی از نویسنده هاش سرطانی بودن 

اینو از اونجا گرفتم مطالباشون واقعا تاثیر گذاره

هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند

پیشنهاد میکنم یه سر به وبلاگشون بزنید : http://nokhbe21.blogfa.com/

ممنون :)



تاريخ : یک شنبه 19 مرداد 1393 ا 21:36 نويسنده : اشک ا

دفع گرما در ورزش موضوعی حیاتی است. با این تصور که زنان در این زمینه، تحمل کمتری دارند...

 فعالیت ورزشی و گرمای محیط دو عامل برای افزایش‌یافتن درجه حرارت بدن به‌شمار می‌آیند. در این میان، اگر رطوبت محیط هم بالا باشد و عرق بدن نتواند به‌راحتی از سطح پوست تبخیر شود؛ فشار وارد بر بدن بیشتر از قبل می‌شود. درنتیجه، در این شرایط باید خیلی بیشتر مراقب بود؛ زیرا ممکن است خطرات و مشکلاتی جدی سلامت را تهدید کند.

 دمای بدن با اندکی نوسان حدود ۳۷ درجۀ سانتی‌گراد است. برای حفظ دامنۀ طبیعی درجه حرارت، باید میزان دفع حرارت با تولید و جذب آن برابر باشد. جذب گرما به‌وسیلۀ تشعشع ازطریق خورشید یا دیگر اجسام گرم حاصل می‌شود. در تمرین‌های سخت و کوتاه‌مدت تولید حرارت ۱۰تا۱۶ برابر مقدار پایه افزایش می‌یابد.

 تأثیر هوای گرم بر فعالیت‌های بدنی
هر‌قدر محیط گرم‌تر باشد، به‌همان اندازه جریان خون به‌سمت پوست بیشتر می‌شود و در‌نتیجه، حجم خون در‌دسترس عضلات کمتر خواهد بود. این کاهش جریان خون عضلانی به مفهوم جذب اکسیژن و مواد سوختی کمتر و دفع اندک مواد زاید در عضلات است. بنابراین فردی که با ظرفیت کم قلبی‌عروقی در هوای گرم فعالیت می‌کند، ابتدا در اندام‌هایش احساس رخوت و سنگینی می‌کند. سپس نشانه‌های خستگی مفرط، سرگیجۀ شدید، استفراغ، درک نادرست از محیط اطراف و سرانجام شوک ظاهر می‌شود.

در افراد ورزیده ظرفیت قلبی‌عروقی بالا‌ست و در‌نتیجه، فرد می‌تواند خون لازم عضلات و نواحی زیر‌جلدی را تأمین کند. در این افراد، آستانۀ تعریق کمتر و قابلیت عرق‌ریزی بالاست. در این حالت، بدن سریع‌تر خنک می‌شود، بازگشت وریدی افزایش می‌یابد، برون‌ده قلب افزایش می‌یابد، در‌نتیجه، این افراد در محیط گرم، عملکرد ورزشی بهتری را درمقایسه‌با دیگران خواهند داشت.

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 19 مرداد 1393 ا 12:2 نويسنده : ایمانیان ا

 

آرزو میکنم تو جیب لباست پول پیدا کنی

 

آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشی و هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یه

 

جای پیدا کنی

 

آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف می کنن اتفاقی رد بشی و بشنوی

 

آرزو میکنم اونقد بخندی که از چشات اشک بیاد

 

آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره های خوب داری رو یه جا به مشامت

 

بخوره


آرزو میکنم وقتی حواست نیس سرتو بالا بیاری رو ببینی یکی که خیلی دوسش داری

 

رو ببینی که داره با لبخند و یه حس مثبت بهت نگاه میکنه

 

آرزو میکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فکر نمیکردی حالا حالاها داشته باشیش یا

 

اتفاق بیوفته رو بدست بیاری

 

این آرزو ها خیلی کوچیکن ولی خیلی لذت بخشن

 

امیدوارم بهشون برسین



تاريخ : شنبه 18 مرداد 1393 ا 22:42 نويسنده : اشک ا



تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393 ا 18:21 نويسنده : ا



تاريخ : سه شنبه 14 مرداد 1393 ا 16:46 نويسنده : اشک ا

 

 

 


تاريخ : سه شنبه 14 مرداد 1393 ا 15:40 نويسنده : اشک ا

 

دومین پست در رابطه با رفع بوی دهان با استفاده از گیاهان دارویی

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

لطفا جهت مشاهده به ادامه مطلب بروید...

http://sheklakveblag.blogfa.com/ پريسا دنياي شكلك ها

منتظر نظراتتون هستیم

 

 



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 13 مرداد 1393 ا 20:44 نويسنده : ایمانیان ا

تا لود شدن کامل تصویر صبور باشید ...

 

 متاسفانه سر پست پیام تسلیت این پستم حذف شد دوباره گذاشتم تا اون دوستی که تو خصوصی نظر داده بود دوباره نظرشو بده 

 دوستان عزیز میبینم که بازم شمشیرو از رو بستید

والا من مسافرت بودم اصلا خبر نداشتم همین چند ساعت پیش خبردار شدم ولی بازم چشم رو چشمم

شمام یه کم مهربون تر باشی جای دوری نمیره ممنون دوستدار شما اشکـــــــــــ



تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393 ا 22:31 نويسنده : اشک ا

مرحوم حسین معدنی مربی فقید تیم ملی والیبال، روزهای قبل از فوت مدتی با دستگاه تنفس می کرد.

ریه مرحوم حسین معدنی روز گذشته 3 بار برای نفس کشیدن با مشکل روبرو شد که پزشکان دو بار با تزریق آمپول و یک بار دیگر با دستگاه، مشکل را برطرف کردند.

چهارمین باری که مربی فقید تیم ملی والیبال با مشکل تنفس مواجه شد پزشکان تشخیص دادند که برای رفع مشکل باید وی را به اتاق عمل منتقل کنند ولی ...

بقیه در ادامه مطلب 



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393 ا 22:22 نويسنده : اشک ا

گاهی اوقات ممکن است دهان بوی بد و نامطبوع بگیرد که هم برای خودتان و هم برای دیگران آزار دهنده است و چه بسا که حتی شما را از ارتباط گرفتن با دیگران گریزان می کند.

التهاب لثه،باقی ماندن غذا بین دندان ها، عفونت های تنفسی،سینوزیت ،مشکلات گوارشی،بیماری دیابت،استفاده از غذاهای گوگرددار مثل سیر و پیاز و استعمال سیگار از علل شایع بوی بد دهان است که قابل پیشگیری و درمان است.

از جمله گیاهان دارویی موثر در رفع بوی بد دهان عبارتند از:

۱- جعفری:

جویدن مقداری سبزی جعفری موجب کاهش بوی بد دهان که ناشی از خستگی روزانه و نخوردن غذا است می شود.

مصرف جعفری بعد از غذا به تازه شدن بازدم کمک می کند، جعفری منبع غنی از کلروفیل است که به عنوان یک خوشبوکننده طبیعی دهان عمل می کند این سبزی هم چنین مثل یک خنک کننده طبیعی در دهان احساس تازگی و تمیزی ایجاد می کند.

اگر برگ جعفری به صورت آدامس جویده شود بوی بد دهان را از بین میبرد .از طرفی جعفری تحریک کننده ی اشتهاست و به هضم غذا نیز کمک می کند.

 

برای خواندن مطالب بیشتر به ادامه مطلب بروبد...



ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 12 مرداد 1393 ا 10:25 نويسنده : ایمانیان ا



تاريخ : چهار شنبه 8 مرداد 1393 ا 13:21 نويسنده : ایمانیان ا

سلام به همه بچه های گل روزگار کلاس 

نمیخوام این حرفو الان بزنم ولی واقعیت اینه که یواش یواش داریم به آخر یکی از بهترین دوران زندگیمون نزدیک میشیم

پس بیایید این دو ترمی که در پیش داریم

 

مخاطب من کسانی هستند که در این دو سال و نصفی کینه ای از هم به دل گرفته اند 

. و به هیچ نحوی دست از کوتاه آمدن و راضی به آشتی کردن و با هم مهربان بودن نیستند.



تاريخ : دو شنبه 6 مرداد 1393 ا 2:22 نويسنده : ا

باز باران با ترانه . . .
میخورد بربام خانه . . .

خانه ام کو؟
خانه ات کو؟
آن دل دیوانه ات کو؟
... 
روزهای کودکی کو؟
فصل خوب سادگی کو؟

یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین ؟
پس چه شد !
دیگر کجا رفت ؟
خاطرات خوب و رنگین !
در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست؟

کودک خوشحال دیروز غرق در غمهای امروز
یاد باران رفته از یاد،
آرزوها رفته بر باد. . .
. . .
باز باران ،
باز باران می خورد بر بام خانه ،
بی ترانه !
بی بهانه !
شایدهم گم کرده
راه این خانه...



تاريخ : یک شنبه 5 مرداد 1393 ا 15:15 نويسنده : اشک ا



تاريخ : جمعه 3 مرداد 1393 ا 23:35 نويسنده : ا
.: Weblog Themes By : VioletSkin.lxb.ir :.